علی سبزمیدانیگروه جامعه: یک ماه و اندی از زمستان گذشته، تقریبا چند روز دیگر نیمه این فصل سرد به سر میرسد. معمولا در محاسبات اقلیمی و کارشناسی و همچنین تجربه سالیان دراز سردترین ایام سال همین روزهای اوایل بهمن ماه است. البته هر چه به جلو برویم و سالهای جدید فرا میرسند، بر اساس تغییرات آب و هوایی رمین گرم تر شده و زمستان و سرمایش هم توان سالیان دور را ندارند. گذشتهای که میبایست برای به نیکی گذر کردن از آن برایش تدابیری در نظر گرفت، و چه کسانی بهتر از ایرانیان، که همواره پیش قدم در سنتهای کهنی که هر کدام فلسفه و دلیل خاص خود را دارد. پس اینجاست که باید امید و روشنایی جلوه کند تا سیاهی رخت ببند و گرما و روشنایی خودنمایی کند. گرما و روشنایی در اینجا نماد جاری و برقرار بودن زندگی است که باید بر سرمای سخت زمستان چیره شود.دهم بهمنماه، روزی که سالها و قرنهاست در ایرانزمین گرامی داشته شده و مراسم خاص آن برگزار شده است اما در نیم قرن گذشته بسیار کمرنگ تر شده و به غیر از چند شهر و شهرستان و روستا این جشن طرفداری ندارد. که بسیار باعث تاسف و تاثر است، ولی اکنون با روی کار آمدن و فراگیر شدن اینترنت و بعد از آن شبکه های اجتماعی رفته رفته بر تعداد کسانی که با “سده” آشنا میشوند بیشتر شده. قطعا همین الان هم بسیاری از ایرانیان شاید حتی نام “سده” را نشنیده باشند، چه برسد به دانستن تعابیر و رسومات و.. آن ! اما همین که آگاهی روز به روز بیشتر میشود خودش نشان از این است که رسم و رسوم پیشینیان دوباره به جنب و جوش میافتد و شوق برگزاری و بزرگداشتشان بیشتر، حتی هر سال بهتر از پارسال ! دو سه سالیست حتی تورهای گردشگری مخصوص این جشن کهن و باستانی توسط آژانسهای مسافرتی برگزار میشود. این تورهای با برگزاری تورهای سه – چهار روزه در یکی از شهرهای یزد یا کرمان هم به بازدید از اماکن باستانی و گردشگری میپردازند و هم در مراسم خاص روز “سده” شرکت میکنند. حضور در این مراسم شور و شوق بسیار فراوانی دارد خصوصا برای کسانی که حضور در سده نخستین تجربه آنهاست اما بسیاری میگویند شرکت در آن باعث شده که در سده های بعد بیشتر نسبت به قبل در اندیشه حضور در این مراسم باشیم! در قرن اخیر با کمرنگ شدن برگزاری و بزرگداشت سده این مراسم فقط توسط گروهی خاص و در چند شهر و منطقه ایران و جهان برگزار شده است. زرتشتیان در ایران و سراسر دنیا اعتقاد فراوانی نسبت به برگزاری سده دارند و با آداب و رسوم خاص آن را برگزار کرده و به یکدیگر شادباش میگویند. در چند روستای زرتشتی نشین حوالی یزد، کرمان، شیراز و اصفهان همزمان با تاریکی شب این جشن با افروختن هیزم و آتش شروع میشود و در نهایت با فراهم کردن آتشی عظیم ساکنین به صورت دسته جمعی در کنار آن حاضر میشوند و با اداب و رسوم مخصوص “سده” را برگزار میکنند. روحانیان زرتشتی نیز اغلب در این مراسم حضور دارند و آداب جشن نیز بیشتر توسط آنها انجام میشود. “سده” را کهنترین جشن ایران زمین و به تعبیری کهنترین جشن جهان میگویند. جشن سده به روایت نسخههایی از شاهنامه فردوسی، یادگار هوشنگ، پادشاه پیشدادی است. گویند هوشنگشاه برای شکار با همراهان خویش به کوهستان رفت که نگاهش به مار سیاهِ بزرگی خورد، سنگی به سوی مار رها کرد، سنگ به مار نخورد و به سنگ دیگری خورد و جرقهای از این برخورد پدید آمد که بوته خشکِ کنار سنگ از آن جرقه آتش گرفت و بدینسان آتش پدید آمد تا شهرنشینی شکل گیرد؛ چراکه بیش و پیش از همه چیز پیدایش هر صنعتی و گسترش هر مدنیتی به مدد آتش میسر است. جشن سده مانند جشن های نوروز و مهرگان و چله جشنی ملی است و از آن هیچ قوم و یا دینی نیست، بلکه صاحب آن همه ایرانیان هستند اما سده هاست که تنها زرتشتیان به عنوان نگهبانان فرهنگ کهن ایران زمین آن را به گونه ای با شکوه برگزار میکنند و گرامی میدارند.در باور بیشتر ایرانشناسان، واژه سده همان ۱۰۰ است و به معنای این است که ۱۰۰ شب و روز تا آغاز نوروز در پیشِ روی ایرانیان است. از دیگر دلایل گرامیداشت این شب این است که ایرانیان دو ماه میانی زمستان را، همان دی و بهمن را، بسیار سخت و هنگام نیرومند گشتن اهریمن میدانستند و برای پایان یافتن این دوماه نیایشهای ویژهای برگزار میکردند. از شب چله که چله بزرگ نیز نامیده میشد و در آن مهر برای مبارزه با اهریمن دوباره زاده شده بود تا شب دهم بهمن ماه که جشن سده و چله کوچک نامیده میشد برابر ۴۰ روز است. و به سبب اینکه آتش (مظهر گرما و نور و زندگی) در روز سده کشف شده بود و وسیله دیگری برای مبارزه با اهریمن و بنا بر آیین باعث روشنایی شب مانند روز شد از شب چله کوچک تا اول اسفند ۲۰ روز و ۲۰ شب (جمعاً چهل شب و روز) است.در وصف سده، صادق هدایت در روزگار جوانی خود آن را اینگونه تفسیر کرده است: «سدهسوزی جشنی است که هنوز زرتشیتان کرمان به یادگار جمشید و آیینهای ایران باستان گرامی میدارند و برای این کار موقوفاتی در کرمان در نظر گرفتهاند. پنجاه روز به نوروز خروارها بوته و هیزم درمنه در گبر محله باغچه بوداغآباد گرد میآورند. جنب این باغچه خانهای هست مسجد مانند، از بزرگان شهر و حتی غزیبه ها. در این آیین نوشیدنی و شیرینی و میوه زیاد چیده میشود و اول غروب آفتاب دو نفر موبد دو لاله روشن میکنند و بوتهها را با آن آتش میزنند و سرود ویژه میخوانند هنگامی که آتش زبانه میکشد همه میهمانان که بیش از چندین هزار نفر میشوند با فریادهای شادی دور آتش میگردند و این ترانه را میخوانند: سد به سده، سی به گله پنجاه به نوروزاز گذشته و حال و هوای این جشن بیرون میآییم و به زمان حال میرسیم،زمستان 1394 شده است. چه خوب است که تا جایی که امکان دارد به معرفی این جشن کهن و حتی سایر رسم و رسومات ایرانیان بپردازیم و در احیای و برگزاری هر چه بیشتر آن بکوشیم.